اینکوترمز: International Comercial terms ; Incoterms
متولی اینکوترمز اتاق بازرگانی (ICC) است.اینکوترمز قواعد رسمی اتاق بازرگانی بین المللی جهت تفسیر اصطلاحات تجاری است.از لحاظ ساختاری اینکوترمر به 3بخش تقسیم می شود :
1-عناوین تشریحی در 22مورد
2-اصطلاحات سیزده گانه در قالب چهار گروه (2000)
3-تعهدات ده گانه خریدار و فروشنده در هر یک از اصطلاحات سیزده گانه
اصطلاحات اینکوترمر در 4گروه D.C.F.E تقسیم شده است (طبق اینکوترمر 2000) E شامل 1زیر گروه ،F در 3زیر گروه،C در 4زیر گروه، D در 5زیر گروه تقسیم شده است.
در زیرگروه E ،ترم EXW،Ex work) )داریم بر طبق این ترم بارگیری کالا در کارخانه فروشنده به عهده فروشنده نمی باشد و اگر فروشنده کالا را در محل دیگری غیر از کارخانه تحویل دهد نیز مسئول بارگیری کالا نخواهد بود.
در انواع ترم ها ما دو نقطه انتقالی داریم یکی “نقطه انتقال هزینه” و دیگری “نقطه انتقال ریسک”.به این نقاط ، نقاط انتقالی و یا نقاط بحران می گویند. در EXW بارگیری کالا و نقطه انتقال هزینه و ریسک درهمان لحظه بارگیری است که به خریدار منتقل می شود . مسئولیت فروشنده حداقل و مسئولیت خریدار حداکثر می باشد.هر چه از سمت اصطلاحات E به سمت D برویم مسئولیت فروشنده بیشتر خواهد شد.
مدیریت هزینه و مدیریت ریسک با نقطه انتقال هزینه و ریسک متفاوت است . گروه D از نظر مدیریت ریسک خیلی پایین است و ترم E از نظر مدیریت ریسک بسیار بالاست.
اگرفروشنده کالا را در کارخانه تحویل ندهد و کالا را در کنار محل بارگیری به کشتی انجام بدهد مسئولیت فروشنده بالاتر میرود و ترخیص کالا در مبداء هم بعهده فروشنده است مثلا اگر کالا را کنار کشتی تحویل دهد ترم آن تبدیل می شود به (free alongside ship) FAS ، اگر فروشنده کالا را نیز بارگیری کند ترم آن می شود(free on board) FOB نقاط انتقالی در این حالت پس از عبور کالا از نرده کشتی است.حال اگر کالا از نرده کشتی عبور کند و در همان هنگام از روی جرثقیل بیفتد ، در حالیکه هنوز بر روی عرشه قرار نگرفته است و دچار خسارت شود ، طبق اینکوترمر 2000 چه کسی مسئول است؟ (این مسئله در اینکوترمر 2010 حل شده است)
دراین حالت بعد از کلمه FOB اسم محل /شهر گفته می شود مثلا FOB Antwerp . حق انتخاب اسکله به عهده خریدار است ولی اگر خریدار انتخاب نکرد حق انتخاب اسکله به فروشنده منتقل می شود که بهترین اسکله را که برای او صرفه دارد انتخاب کند. هر دو اصطلاح FOB,FAS مربوط به حمل دریایی است و نکته دیگر اینکه گروه E,F مربوط به مبداء می باشد و در مقصد نباید استفاده شود.
نوع دیگر گروه F، FCA است یعنی Free Carrier یعنی تحویل کالا در مکان مشخص و در مبداء . این ترم عمومی است یعنی هم در دریایی و هم در زمینی قابل استفاده است. دو نوع FCAداریم یکی درب کارخانه و دیگری در محل دیگری غیر از کارخانه ، در نوع اول محل تحویل کالا درب کارخانه است و بارگیری کالا به عهده فروشنده است و ترخیص کالا در مبداءبعهده فروشنده است در نوع دوم یعنی FCA در مکان دیگر نقاط انتقالی یعنی تخلیه و بارگیری به عهده کیست؟مثلا اگر تحویل کالا در ترمینال صورت بگیرد،فروشنده یک بار کالا را روی وسیله نقلیه خود بارگیری کرده است پس تخلیه مجدد و بارگیری کالا روی وسیله نقلیه خریدار بعهده خریدار می باشد یعنی نقطه انتقال در همان ترمینال است که انتقال هزینه و ریسک به عهده خریدار است.
در گروه C چهار اصطلاح داریم : CIP,CPT,CIF,CFR
CFRیعنی Cost & Freight یعنی هزینه کالا و حمل تا بندر مقصد.حال اگر کالا در مسیر حمل در دریا غرق شود مسئولیت به عهده فروشنده نمی باشد بلکه فقط فروشنده هزینه حمل را پرداخت می کند و مسئولیتی را متقبل نمی شود.قرارداد حمل توسط فروشنده بسته می شود.نقطه انتقال دقیقا همان FOB است یعنی نقطه انتقال ریسک در عبور از نرده کشتی در مبداء بارگیری می باشد.
CIF یعنی فروشنده کالا را بیمه نیز می کند.یعنی هزینه کالا،حمل و بیمه تا بندر مقصد.اگر در بین راه کالا از بین برود،فروشنده قرارداد حمل و قرارداد بیمه را بسته است ولی مسئولیتی در خصوص پیگیری دریافت خسارت از بیمه را ندارد و بیمه را به نفع خریدار باز می کند و خریدار خود باید پیگیر دریافت خسارت از بیمه شود. نقطه انتقال ریسک نیز مانند حالت فوق FOB و بعد از عبور از نرده کشتی در مبداء است.
دو اصطلاح قید شده صرفا برای حمل دریایی است و اجازه استفاده از آن در حالتهای دیگر حمل وجود نخواهد داشت.
هزینه حمل+FOB=CFR
هزینه بیمه + هزینه حمل+FOB=CIF
در حمل غیر دریایی CIP,CPT داریم که عمومی هستند و در حمل دریایی و غیر دریایی می توانند استفاده شوند.
(Carriage Paid to) CPT CIP و (Carriage & Insurance paid to) مثلا گفته می شود CPT تهران که اگر وسط راه کالا از بین برود خریدار متضرر می شود و فروشنده مسئولیتی ندارد.فقط اننتقال ریسک در این حالت مانند FCAاست که مسئولیت فروشنده در مبداء و قبل از بارگیری خاتمه می یابد.در حالت CFRنیز همین است.
هزینه حمل+FCA=CPT
هزینه بیمه + هزینه حمل+FCA=CIP
در اینکوترمز 2010 مبنای تقسیم بندی حمل دریایی و غیر دریایی است یعنی مبنای D,C,F,E تبدیل شده به حمل دریایی و غیر دریایی.هم چنین در 2010 ترم های D نیز تعدیل شده است که بعدا توضیح داده می شود.
طبق اینکوترمر 2000در گروه D پنج زیر گروه داریم : DDP,DDU,DEQ,DES,DAF
در گروه D نقاط انتقال در مقصد می باشد و با هم برابرند یعنی نقطه انتقال هزینه و ریسک در مقصد است.
در گروه C نقطه انتقال ریسک در مبداء و نقطه انتقال هزینه در مقصد می باشد.
در گروه E,F نقاط انتقال با هم برابر و در مبداء می باشد یعنی نقطه انتقال هزینه و ریسک در مبداء می باشد.
DAF: Delivered at Frontier تحویل کالا در مرز که باید اسم مرز نوشته شود والا در اولین مرز مسئولیت تمام میشود
DES: Delivered EX ship تحویل کالا در عرشه کشتی در مقصد.
DEQ: Delivered EX Quay تحویل کالا کنار کشتی در مقصد (که مخالف آن FAS است) DEQ, DES) نیز اصطلاحاتی هستند که صرفا دریایی هستند(.
DDU: Delivered Duty Unpaid تحویل کالا در مقصد در مکان مشخص بدون پرداخت حقوق و عوارض گمرکی
DDP: Delivered Duty Paid یعنی تحویل کالا در مکان مشخص در مقصد با پرداخت گمرکی که فقط تخلیه به عهده خریدار است.
در اینکوترمز 2010 چهار ترم اول حذف شده است (فقط CIF,CFR,FOB,FAS اصطلاحات دریایی هستند) در2010, ,DAT,DAP اضافه شده اند.
Delivered at Terminal: DAT
DAP: Delivered at place
خلاصه:
– نقطه انتقال ریسک و نقطه انتقال هزینه
– نقطه انتقال ریسک و هزینه در E و F با هم برابر و در مبدا می باشد.
– نقطه انتقال ریسک و هزینه در D با هم برابر و در مقصد می باشد.
– نقطه انتقال ریسک در گروه C در مبدا و نقطه انتقال هزینه درمقصد است.