تعریف قرارداد (عقد ) (CONTRACT)
یعنی شخص یا اشخاص در خصوص انجام یا عدم انجام عملی تعهدی را می پذیرد و این تعهد مورد قبول طرف مقابل واقع می شود. تعریف دقیق تر در کتاب قانون مدنی. تعریف فوق تقریبا ماده 183 قانون مدنی است.
اصل حاکمیت اداره
یعنی هرکسی می تواند با طرف مقابل خود هر نوع توافقی را انجام دهد مگر اینکه مخالف صریح قانون باشد. (ماده 10 قانون مدنی).
انواع قرارداد
- قرارداد لازم binding contract:
یعنی الزام آور است. قراردادی است که پس از تنظیم و امضای آن هیچکدام از طرفین به تنهایی حق فسخ یا اصلاح و یا تغییر آنرا ندارند مگر با اداره همان اشخاص که در تنظیم آن نقش داشتند.
اصل بر این است که همه قراردادها لازم هستند.مثلا خرید و فروش ملک یا اجاره نامه در طول مدت اعتبار، قرارداد لازم است. در بالای قراردادها مثلا خرید و فروش ملک نوشته شده مبایعه نامه یا بیع نامه یا قرارداد خرید یا قرارداد فروش که هیچ تفاوتی با هم نمی کند یعنی اگر حتی بالای قرارداد نوشته شده باشد توافقنامه ولی درمتن قرارداد ماهیت و اراده طرفین خرید و فروش باشد باز هم قرارداد تلقی می شود.
اقاله یعنی قرارداد لازمی که طرفین به اراده خودشان فسخ می کنند.
قراردادهای حمل و نقل بین کریر و فورواردر یا فورواردر با مشتری یا … قرارداد لازم است. درحقوق فرانسه گفته می شود قرارداد بین طرفین مثل قانون است.
- قرارداد جایز یا عقد جایز:
قراردادی است که هریک از طرفین در هر زمان می توانند آنرا به صورت یک طرفه فسخ کنند مثل وکالت که در هر زمان موکل (principle) می تواند نسبت به عزل وکیل اقدام کند یا وکیل می تواند در هر زمان از وکالت استعفاء دهد.مثلا نماینده گمرکی یا نماینده سر مرز این شرایط را دارند در این حالت “عقد خارج و لازم” می توان منعقد کند یعنی خارج از این قرارداد لازم الجراست یعنی می توان قرارداد را به نحوی منعقد کرد که قابل فسخ نباشد و برای نفع شرکت می توان به نحوی این قرارداد را منعقد کرد که شرکت بتواند فسخ کند ولی نماینده نتواند فسخ نماید. یعنی اگر بخواهیم طرفین را برای مدتی متعهد اجرای عقد جایز بکنیم می توانیم از شیوه عقد خارج و لازم استفاده کنیم به این مفهوم که برای مدتی عزل یا فسخ قرارداد را از طرف سلب و ساقط کنیم مع الوصف ماهیت عقد جایز بگونه ائی است که حتی اگر با توافق، آنرا مدت دار کنیم یا غیر قابل عزل نمائیم با فوت و جنون هر یک از طرفین فسخ می شود.
وقتی گفته می شود خرید و فروش وکالتی، اصولا ،عنوان ناقص است یعنی خرید و فروش عقد لازم است و وکالت عقد جایز است که با هم ماهیتا تفاوت دارند و کار صحیحی نیست.
مثلا مورد ورشکستگی ، اگر کالا FOB فروخته شده باشد و فرستنده بعد از رسیدن کالا به مقصد اصرار کند که کالا را برگردانید و اگر گیرنده ورشکسته باشد، اگر کالا را برگردانیم مقصر هستیم چون کالای رسیده متعلق به بستانکاران گیرنده است، نه متعلق به شخص فرستنده و نباید کالا برگردانده شود. یعنی ترم حمل کالا خیلی مهم است و بارنامه هم خود گویا است که قراردادی بین فرستنده و گیرنده کالا وجود دارد. بارنامه دلیلی بر وجود قرارداد است (Evidence). بار باید هنگامی تحویل شود که سه نسخه اصل بارنامه دریافت شده باشد در حالت فوق حتی اگر فرستنده سه نسخه اصل را تحویل دهد و اصرار کند کالا برگردانده شود نمی توان اینکار را کرد چون کالا متعلق به گیرنده روی بارنامه است و قرارداد فی مابین با رساندن کالا به مقصد خاتمه یافته است.
- قرارداد خیاری یا عقد خیاری Optional Contract:
عبارتست از قراردادی که به یکی از طرفین یا به شخص ثالثی اجازه میدهد در طول مدت اعتبار قرارداد نسبت به فسخ آن بطور یکطرفه اقدام نماید.یعنی مادامی که اراده فسخ وجود نداشته باشد قرارداد لازم است و با فوت وسفه و جنون طرفین از بین نمی رود. عقد خیاری به شرح زیر تقسیم می شود:
الف – خیار قانونی یا خیار فسخ قانونی :
یعنی قانونگذار اجازه داده در صورت بروز یا وجود شرایط هر یک از طرفین مبادرت به فسخ قرارداد نمایند مگر اینکه استناد به خیارات کلا از طرفین سلب و ساقط شده باشد مانند خیار غبن ( یعنی مغبون واقع شدن ) خیار مجلس ، خیار تدلیس ، خیار حیوان ، خیار عیب ، خیار شرط .
مثلا اگر خانه ای را که ارزش آن 100 میلیون تومان بوده و شما 200 میلیون خریداری کرده اید در اصل مغبون واقع شده اید و به استناد خیار غبن می توانید معامله را فسخ کنید. به همین دلیل در معاملات رسمی می نویسند که « کافه خیارات ولو خیارات غبن ولو فاحشتاً، سلب و ساقط شد»
اگر یک پژوی صفر کیلومتر خریداری کردید بعد از خریدن و پلاک کردن متوجه می شوید که گیربکسش خراب است و معلوم می شود گیربکس نو برداشته شده و گیربکس خراب جای آن گذاشته شده است در این حالت می توان با استناد به “خیار عیب” معامله را فسخ کنید.
“خیار تدلیس” یعنی کالائی را بعنوان نو یا عتیقه می خرید که مثلا کالا عتیقه نیست یا مثلا فرش با کیفیت گفته شده، فروخته نشده است یعنی کالا را تدلیس کرده اند(بزک کرده اند).
“خیار حیوان” یعنی در هنگام خرید و فروش، حیوان مریض نشان داده نمی شود و 3 روز فرصت هست که اگر حیوان مریض شد نسبت به فسخ معامله با استفاده با خیار حیوان اقدام شود.
ب – خیار ارادی:
طرفین به اختیار خود در متن قرارداد اجازه فسخ به خود یا به طرف مقابل در مدت زمان محدود را میدهند مثلا در حمل و نقل بین مشتری ( شرکت دولتی) و فورواردر قراردادی بسته شود که در یکی از بندها چنین آمده است: شرکت دولتی (مشتری) می تواند با یک اخطار کتبی 15 روزه به قرارداد خاتمه دهد. در این حالت شرکت حمل و نقل مستلزم اجرای قرارداد است ولی مشتری می تواند فسخ کند. به این نوع قراردادها، عقد خیاری می گویند که جزو قراردادهای لازم است و طرفین به خود اجازه فسخ می دهند.